قصد دارید وارد حوزه مدیریت محصول شوید یا به دنبال جهش در مسیر ارتقاء شغلی خود هستید؟ دستیابی به اولین نقش مدیریتی در محصول چالشبرانگیز است، اما درخشش و پیشرفت سریع در محیطی پرسرعت به مراتب دشوارتر است. زمانی که من به عنوان دستیار مدیر محصول به یک استارتاپ پیوستم، دقیقاً با همین چالشها روبرو شدم: یادگیری حین کار، ایجاد تأثیر مثبت، و اثبات ارزشم.
حضور در مراحل اولیه یک استارتاپ یک مزیت بینظیر به من داد: فرصت بر عهده گرفتن مسئولیتهای سطح بالا از همان ابتدا. در استارتاپها اغلب مسیرهای مشخصی تعریف نشدهاند، که به این معناست که فضای بیشتری برای رشد، یادگیری و ایجاد تأثیر وجود دارد. من همیشه به دلیل همین حس مالکیت و اختیار بیشتر، کار در استارتاپها را انتخاب کردهام. این رویکرد به من اجازه داد تا به بخشی جداییناپذیر از مسیر توسعه محصول تبدیل شوم و در جهتدهی آن نقشی ایفا کنم که در محیطهای ساختاریافتهتر سختتر به دست میآید.
این مسیر همیشه هموار نبود. در طول راه اشتباهاتی داشتم. اما با پذیرش اشتباهات، یادگیری سریع و استفاده از راهنماییهای مربیان، توانستم سریعتر از آنچه تصور میکردم رشد کنم. تنها در شش ماه توانستم اولین ارتقاء شغلی خود را به دست بیاورم. در اینجا سه استراتژی کلیدی که تفاوت اساسی ایجاد کردند را با شما به اشتراک میگذارم.
روی محصول اولویتدار شماره ۱ کار کنید
"اگر روی چیزی کار نمیکنید که واقعاً بتواند تغییر بزرگی ایجاد کند، دارید وقت خود را تلف میکنید." جف بزوس، بنیانگذار آمازون
برای تسریع رشد خود، باید روی چیزی کار کنید که به طور مطلق برای شرکت حیاتی باشد. در اون استارتاپ، من به محصول پرچمدار مان اختصاص داده شدم که اولویت شماره ۱ شرکت بود. این محصول نقشی کلیدی در استراتژی رشد ما داشت و به دلیل اهمیت آن، من به طور مرتب با مدیر فنی (CTO) و مدیرعامل (CEO) در تعامل بودم. این تعاملات بینشهای ارزشمندی در مورد استراتژی کلی کسبوکار و تصمیمات سطح بالایی که جهت شرکت را تعیین میکردند، به من داد.
شرایط حساس بود، اگر این محصول موفق نمیشد، خطر بزرگی برای بقای شرکت ایجاد میکرد. چنین محیطی شما را وادار میکند که سریعتر یاد بگیرید، جسورانهتر عمل کنید و هر روز ارزش خود را ثابت کنید.
اگر در حال حاضر روی چنین محصولی کار نمیکنید، ابتدا محصولات حیاتی شرکت را شناسایی کنید و مشخص کنید که چگونه میتوانید به آنها کمک کنید. تمایل خود برای مشارکت را آشکار کنید و مطمئن شوید که رهبران شرکت از جاهطلبی شما آگاه هستند. به دنبال فرصتهایی باشید که بتوانید روی پروژههایی با بیشترین تأثیرگذاری کار کنید، جایی که موفقیت مستقیماً با اهداف اصلی شرکت مرتبط است.
برای عنوان شغلی که میخواهید کار کنید
"من همیشه کاری انجام میدادم که شاید کاملاً برای آن آماده نبودم. فکر میکنم اینگونه است که رشد میکنید." ماریسا مایر، مدیرعامل سابق یاهو
اگر شما یک دستیار مدیر محصول هستید، خود را به مسئولیتهای سطح این نقش محدود نکنید. من خود را بهعنوان مالک محصول (Product Owner) میدیدم، نه فقط یک دستیار مدیر محصول . مسئولیتهایی فراتر از نقش خود بر عهده گرفتم و نتایجی ارائه دادم گویی که از پیش عنوان شغلی مورد نظرم را داشتم. عناوین شغلی به دنبال عملکرد میآیند، نه برعکس. با پیش قدم شدن و نشان دادن اینکه میتوانم محصول اصلی مان را هدایت کنم، به رهبران شرکت ثابت کردم که آماده قدم گذاشتن به سطح بعدی هستم. اگر خواهان ارتقا هستید، شروع کنید به رفتار کردن طوری که انگار در حال حاضر در نقش مورد نظر خود قرار دارید.
برای دستیابی به این ذهنیت، محتوای زیادی مطالعه کردم که به من کمک کرد طرز فکرم را شکل دهم. یکی از تأثیرگذارترین مفاهیم، ایده "مالکیت افراطی" از کتاب Extreme Ownership نوشته جاکو ویلینک بود. این ایده که مسئولیت کامل همه چیز در دنیای خود را بپذیرید. چه به طور رسمی متعلق به شما باشد یا نه، به یک اصل راهنما برای من تبدیل شد. این ذهنیت باعث شد محصول را کاملاً در اختیار بگیرم، ابتکارات را هدایت کنم و مشکلات را به صورت پیشدستانه حل کنم. فراتر از پذیرش مسئولیت، این به معنای پاسخگویی برای تمام جنبههای محصول بود. پذیرش موفقیتها، مالکیت شکستها، و دیدن موانع بهعنوان چالشهایی برای غلبه. این رویکرد به من کمک کرد بر روی آنچه واقعاً اهمیت دارد تمرکز کنم و به طور مداوم وارد نقش رهبری شوم، ابتکار عمل نشان دهم و حتی در شرایط فشار بالا استقامت کنم.
یکی دیگر از کتابهای تأثیرگذار، The Hard Thing About Hard Things نوشته بن هوروویتز بود که به من کمک کرد واقعیتهای سخت تصمیمگیری و مواجهه با حقایق ناخوشایند را بهطور مستقیم درک کنم. توانایی تصمیمگیری با اطمینان و راحت بودن با ابهامات تفاوت چشمگیری در نحوه درک من بهعنوان یک رهبر ایجاد کرد.
اگر به دنبال رشد هستید، یکی از مؤثرترین گامهایی که میتوانید بردارید این است که ماتریس مسئولیتها در سازمان خود را درک کنید. ماتریس مسئولیتها انتظارات، شایستگیها و تحویلهای مرتبط با هر نقش را مشخص میکند. یک ماتریس مسئولیتهای مدیریت محصول پیدا کنید یا با مدیر خود یک ماتریس مشترک ایجاد کنید تا درک واضحی از انتظارات در سطوح مختلف داشته باشید. پس از به دست آوردن این ماتریس، از آن برای ترسیم مسیر رشد خود استفاده کنید. با مدیر خود درباره جاهطلبیهایتان شفاف باشید. از او بپرسید که چگونه درباره مسئولیتها و عناوین فکر میکند و چه چیزی برای پیشرفت شما لازم است. سپس، فعالانه تلاش کنید تا از این انتظارات فراتر بروید و وظایفی بیشتر از نقش فعلی خود بر عهده بگیرید. این رویکرد پیشدستانه نشان میدهد که نه تنها انتظارات را برآورده میکنید، بلکه مشتاق هستید سطح بالاتری تعیین کنید. رهبری به همان اندازه که به مهارتها وابسته است، به طرز فکر نیز مرتبط است و عبور از مرزهای تعریفشده نقش خود، راهی عالی برای نشان دادن آمادگی برای گام بعدی است.
قابلمشاهده بودن اهمیت دارد: شناخته شوید، ماهر باشید
"اگر ایدههای خود را به اشتراک نگذارید، هیچکس نمیداند چقدر خوب هستند. مطمئن شوید که کارتان دیده میشود." شریل سندبرگ، مدیر عملیاتی متا
برای برتری واقعی، باید هم شناخته شوید و هم ماهر باشید. کارهای خود را در معرض دید قرار دهید، پیشرفتهای خود را به اشتراک بگذارید و مطمئن شوید که افراد در شرکت شما از آنچه روی آن کار میکنید و دستاوردهای شما مطلع هستند. شما باید فردی باشید که وقتی صحبت از تخصص در حوزه محصولتان میشود، اولین کسی باشید که به ذهن دیگران خطور میکند. این به معنای ارائه کار خود در جلسات تیمی، به اشتراکگذاری پیشرفتها به صورت پیشدستانه، و ایجاد شفافیت در ارزشهایی است که ارائه میدهید. به یاد دارم چندین بار فروشندگان مستقیماً با من تماس گرفتند زیرا میدانستند پاسخهای موردنیازشان را دارم، یا مشتریانی که مشخصاً درخواست کردند با من صحبت کنند چون درباره مشارکتم شنیده بودند. این دیده شدن بهخودیخود اتفاق نیفتاد. من سخت تلاش کردم تا مطمئن شوم کارهایم شناخته شده و قابل دسترس باشد.
علاوه بر این، بسیار مهم است که این رفتار را در تیم خود نیز تشویق کنید. وقتی سایر اعضای تیم پیشرفتها و تخصصهای خود را به اشتراک میگذارند، نهتنها به رشد آنها کمک میکند بلکه فرهنگی از ارتباط باز و اعتماد را ایجاد میکند. توانمندسازی اعضای تیم برای شناخته شدن بهخاطر مهارتهایشان، کل سازمان را تقویت میکند. وقتی افراد ببینند که شما بهطور مداوم با مهارت و تخصص حضور دارید، شما را بهعنوان کسی میشناسند که برای بینش، تصمیمگیری و رهبری در حوزه خود به سراغش میآیند.
این سه استراتژی؛ کار کردن روی محصول اولویت شماره یک، کار کردن برای عنوان شغلی که میخواهید، و دیده شدن همراه با مهارت، به من کمک کردند تا در شش ماه اول تأثیر معناداری ایجاد کنم که در نهایت به ارتقای من منجر شد. اما باید تأکید کنم که ارتقا هرگز هدف من نبود. بلکه صرفاً نتیجه عشق به کاری بود که انجام میدادم و تلاشم برای ایجاد تأثیر. ارتقا یک محصول جانبی از اشتیاق، کنجکاوی و تعهد به هنر و حرفه شما است.
منابعی که به موفقیت من کمک کردند
منابع بیشماری برای کسانی که به مدیریت محصول علاقهمند هستند وجود دارد، اما نیازی نیست که همه آنها را مطالعه کنید. 2- 3 منبعی را انتخاب کنید که با شما ارتباط بیشتری دارند و عمیقاً به آنها بپردازید. یکی از منابعی که تأثیر زیادی روی من داشت، پادکست 'My First Million' بود که بینشهای ارزشمندی درباره کارآفرینی و مقیاسگذاری ایدهها ارائه میکرد. همچنین، از Lenny's Newsletter بسیار یاد گرفتم؛ این منبع شگفتانگیز به من کمک کرد تا استراتژیهای محصول، مهارتهای مدیر محصول، و نمونههای واقعی از روشهای موفقیتآمیز را درک کنم. از همه مهمتر، یادگیری از همکاران یکی از مؤثرترین روشها برای رشد من بوده است. یادگیری از سایر مدیران محصول، تبادل ایدهها، و دستیابی به بینشهایی که معمولاً در منابع عمومی منتشر نمیشوند.
کار در یک استارتاپ نوپا به من این فرصت را داد که بهطور عملی در بخشهای مختلف محصول دخالت داشته باشم، که این تجربه بهطور قابلتوجهی یادگیری و رشد مرا سریع تر کرد. نکته جالب این اصول این است که محدود به مقیاس شرکت شما نیستند؛ چه در یک استارتاپ کوچک کار کنید چه در یک سازمان بزرگ، این اصول کارآمد هستند.
اگر میخواهید رشد خود را تسریع کنید، پروژههای مهم و حیاتی پیدا کنید، ذهنیت نقشی را که میخواهید داشته باشید بهکار بگیرید، و مطمئن شوید که کار شما قابل مشاهده و مورد احترام است. فرصتها وجود دارند. گاهی فقط لازم است آنها را آشکار کنید.
آیا در اولین نقش مدیریت محصول خود هستید یا میخواهید وارد این حوزه شوید؟ ابتدا پروژههای پرریسک را شناسایی کنید، فراتر از عنوان شغلی خود قدم بردارید و روابطی در سراسر سازمان بسازید. این اقدامات میتوانند تفاوت بین صرفاً انجام وظیفه و شناخته شدن بهخاطر تأثیرگذاری شما باشند.
دوست دارم نظرات شما را بشنوم. چه اقداماتی به رشد شما در مسیر مدیریت محصول کمک کرده است؟ حتماً ارتباط برقرار کنید و تجربیات خود را به اشتراک بگذارید.
علی امینی (مدیر ارشد محصول و مربی چابک)
مطالب مرتبط
هنر مدیریت لانچ محصول: از برنامهریزی تا موفقیت
استفاده از داده ها در طول چرخه عمر محصول
ساخت فرآیندهای ناب و ناهمزمان
چطور بدهی فنی را مدیریت کنیم؟
چطور تسک ها را اولویت بندی کنیم؟