مقدمه: طراحی نقشه راه محصول به عنوان یک مدیر محصول
نقشه راه محصول سندی است که جهتگیری و استراتژی یک محصول را در طول زمان ترسیم میکند. این یک ابزار حیاتی برای مدیران محصول است که به آنها کمک میکند تا با ذینفعان کلیدی ارتباط برقرار کنند، چشمانداز محصول را تراز کنند و پیشرفت را به سمت اهداف استراتژیک دنبال کنند.
یک نقشه راه محصول خوب باید:
- روشن و مختصر: پیامهای کلیدی را به طور واضح و مختصر به ذینفعان منتقل کند.
- بر نتایج متمرکز: اهداف قابل اندازهگیری و قابل دستیابی را مشخص کند.
- با اولویتبندی مشخص: مهمترین ابتکارات را در اولویت قرار دهد.
- انعطافپذیر: بتواند با تغییر شرایط و بازخوردها به روز شود.
در این مقدمه، مراحل کلیدی طراحی نقشه راه محصول به عنوان یک مدیر محصول را بررسی خواهیم کرد.
در ادامه به بررسی جزئیات هر مرحله و ارائه نکات و منابع مفیدی برای کمک به شما در ایجاد یک نقشه راه محصول موثر میپردازیم.
1. ابتدا یک چشم انداز و استراتژی برای محصول خود را تعریف کنید
قبل از شروع به ترسیم ویژگی ها"features" و جدول زمانی"timelines" محصول خود، باید ایده روشنی از اینکه محصول شما چیست، برای چه کسی است و چرا اهمیت دارد، داشته باشید. چشم انداز محصول شما بیانگر سطح بالایی است که ارزش و هدف نهایی محصول شما را توصیف می کند. استراتژی محصول شما نحوه برنامه ریزی شما برای دستیابی به چشم انداز و رفع نیازها و مشکلات بازار هدف است. شما می توانید از ابزارهایی مانند vision boards، بوم های پیشنهادی ارزش"value proposition canvases" و تجزیه و تحلیل به روش SWOT برای تعریف چشم انداز و استراتژی محصول خود استفاده کنید.
اکنون نگاهی به نظر متخصصان با تجربه درباره این موضوع بیندازیم:
کیشوره فارق التحصیل دانشگاه تگزاس و دارای مدرک MBA با بیش از 14 سال سابقه کار می گوید:
در تجربه من، نقشه راه محصول با درک خوب بازار هدف، از جمله تقسیم بندی و چشم انداز رقابتی شروع می شود.
به کدام مشتریان خدمت می کنم و نیازمندی ها یا نقاط مشکل ساز هدف از این بخش یا مشتری چیست؟
بازی رقیب در این بخش ها چگونه است؟
بخش دوم اعتبارسنجی مشتری است - با مشتریان کلیدی در هر بخش مصاحبه کنید و نکات تاریک آنها را درک کنید و درباره محصولی که می خواهید بسازید بحث کنید. میتوانید تمایل مشتری به پرداخت، چرایی خرید محصول شما در مقابل رقابت و غیره را ارزیابی کنید و سپس بر روی این موضوع تمرکز کنید که چگونه میتوانید در مقایسه با رقبا بهتر متمایز شوید و برای مشتریان خود ارزش خلق کنید.
امی با بیش از 25 سال تجربه در این حوزه می گوید :
ارزشی که محصول شما برای سازمان به ارمغان می آورد را نباید دست کم گرفت. همیشه باید این جمله را به یاد داشت که در باره ذهنیت در هنگام کار بر روی اجزای مختلف محصول خود"چه چیزی برای من وجود دارد؟"
ارزش پیشنهادی برای کاربران نهایی و همچنین رهبری آنها باید سنگ بنای استراتژی محصول باشد.
اطمینان از ارزش پیشنهادی قوی به سازمانها این امکان را میدهد که برای پیادهسازی محصول شما، مورد تجاری خود را بهتر تعریف کنند، پذیرش کاربر را تشویق میکند و ROI را افزایش میدهد.
2.اهداف و مقصود از محصول خود را تعریف کنید
هنگامی که چشم انداز و استراتژی محصول خود را دارید، باید آنها را به اهداف و مقاصد قابل اندازه گیری و مشخص تبدیل کنید. اهداف محصول شما نتایجی هستند که می خواهید با محصول خود به دست آورید، مانند افزایش درآمد، حفظ یا رضایت. اهداف محصول شما نتایج یا شاخصهای کلیدی هستند که نشان میدهند چگونه به سمت اهداف خود پیش میروید، مانند معیارها، نقاط عطف یا موارد قابل تحویل. می توانید از چارچوب هایی مانند OKR (اهداف و نتایج کلیدی) یا SMART (مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان) برای تعیین اهداف و اهداف محصول خود استفاده کنید.
خانم پِری فارق التحصیل ارشد رشته علوم کامپیوتر از دانشگاه لووا با بیش از 10 سال تجربه در این خصوص می گوید:
تعریف معیارهای موفقیت برای هر یک از ویژگی های محصول برای من به خوبی جواب داده است. به عنوان مثال، من پیشگام توسعه یک سازنده محتوای نسل بعدی بودم. به منظور ردیابی تأثیر آن، معیارهایی که میخواستم بر اساس آنها ردیابی کنم عبارت بودند از:
1. اکتساب: هدف به دست آوردن آرم های جدید خالص از دو عمودی جدید، یعنی: آموزش و برق و خدمات برق بود.
2. بهبود کارایی طراح محتوا تا 60 درصد.
3. روی فعال سازی و حفظ تمرکز کنید
4. درآمد: آیا این ویژگی قرار است یک SKU خالص جدید را هموار کند یا به تمدیدها کمک کند، که به نوبه خود به رشد درآمد نسبت داده می شود؟
دکتر سنجییو:
با توسعه بیش از 25 محصول، بزرگترین درسی که آموختم این بود که ابتدا تکالیفم را انجام دهم. قبل از شروع به طراحی دربره آنچه مردم می گویند گوش دهید و اجماع ایجاد کنید. متأسفانه، بسیاری از مردم مسیر تولید چیزی را که فکر میکنند مردم میخواهند دنبال می کنند و در نتیجه راهحلهایی از نوع رولزرویس ایجاد میشود که هیچکس نمیخواهد آن را بخرد.
3. اولویت بندی ویژگی ها و ابتکارات
گام بعدی این است که تصمیم بگیرید برای دستیابی به اهداف و مقاصد محصول خود باید روی چه ویژگی ها و ابتکاراتی کار کنید. ویژگی ها قابلیت های محصول شما هستند که ارزشی را برای کاربران شما به ارمغان می آورند. ابتکارات، پروژه ها یا فعالیت هایی هستند که از توسعه محصول شما پشتیبانی می کنند، مانند تحقیق، آزمایش یا بازاریابی. میتوانید از ابزارهایی مانند داستانهای کاربر، بازخورد کاربر، یا تجزیه و تحلیل رقبا برای ایجاد و اعتبارسنجی ویژگیها و ایدههای ابتکاری خود استفاده کنید. همچنین میتوانید از روشهایی مانند MoSCoW (باید داشته باشد، خوبه داشته باشد، میتواند داشته باشد، و نمیخواهد داشته باشید) یا RICE (دسترسی، تأثیر، اطمینان و تلاش) برای اولویتبندی ویژگیها و ایدههای ابتکاری خود بر اساس ارزش و امکانپذیری آنها استفاده کنید.
شاهرخ مدیر محصول اهل بنگلادش، فارق التحصیل MBA از HEC Paris با بیش از 8 سال سابقه می گوید:
نگاشت داستان کاربر یکی از روش های من برای به نمایش گذاشتن فیچر های محصول در طرح های بزرگ از چیزهایی است که قرار می گیرند.
اساساً، شما در حال ایجاد «سطلهای» ویژگی (موضوعات رایج) هستید تا داستانها/ حماسهها را در آن قرار دهید تا وابستگیها را بفهمید و بفهمید کدامها را ابتدا باید انجام دهید. یک ویژگی با ارزش بالا ممکن است آماده ارسال نباشد مگر اینکه یک کار فنی با ارزش کمتر انجام شود. به طور مشابه، یک عملکرد عالی در محصول شما ممکن است ارتباط نزدیکی با عملکرد دیگری داشته باشد که باید به صورت موازی یا بلافاصله پس از آن توسعه یابد.
4. نقشه راه محصولت رو بساز
اکنون که چشم انداز محصول، استراتژی، اهداف، مقاصد، ویژگی ها و ابتکارات خود را دارید، می توانید نقشه راه محصول خود را ایجاد کنید. نقشه راه محصول شما یک نمایش بصری از نحوه برنامه ریزی شما برای اجرای استراتژی محصول و ارائه ارزش محصول خود در طول زمان است. باید ویژگیها و ابتکارات کلیدی و بازههای زمانی که روی آنها کار خواهید کرد و وابستگیها و خطراتی که با آنها روبرو خواهید شد را نشان دهد. می توانید از ابزارهایی مانند نرم افزار نقشه راه، صفحات گسترده یا اسلایدها برای ایجاد نقشه راه محصول خود استفاده کنید. همچنین می توانید بسته به مخاطب و هدف خود، قالب های مختلفی را برای نقشه راه محصول خود انتخاب کنید، مانند موضوع محور، هدف گرا یا بر اساس جدول زمانی.
آقای مراتیانجایا اهل هندوستان با 8 سال سابقه ر این باره می گوید:
ایجاد نقشه راه محصول در واقع جالب ترین جنبه یک کار PM است. اینجاست که استراتژی، تفکر انتقادی، تجزیه و تحلیل داده ها، هنر اولویت بندی، همه در یک تصویر قرار می گیرند. به نظر من، این یک رویکرد از پایین به بالا برای توسعه محصول است.
برای مثال: اگر در حال ساخت یک ماشین هستید، ابتدا باید یک ماشین را تصور کنید. آن را تکه تکه کنید. چرخ ها و بدنه را خرد کنید. به خراش دادن آن ادامه دهید تا زمانی که اجزای جداگانه ای برای ساخت پیدا کنید. و سپس یکی یکی شروع به ساختن کنید.
از قیاس در هر محصولی استفاده کنید.
آقای پیر اکنون به عنوان CPO و با 25 سال تجربه کاری در این حوزه می گوید:
در تهیه نقشه راه محصول، من بر سه دسته کلیدی تکیه می کنم:
1) بینش مشتری: برگرفته از بازخورد مستقیم مشتری درباره فروش و ورودی ها است.
2) تمرکز مهندسی: پرداختن به بدهی های فنی و الزامات مهندسی.
3) نوآوری: دارای عناصر رویایی و تغییر دهنده بازی است.
ایجاد تعادل در نقشه راه مستلزم توزیع برابر نیست بلکه تخصیص استراتژیک است. در تجربه من، این رویکرد یک استراتژی محصول کامل را تضمین می کند که به طور موثر نیازهای مشتری را برطرف می کند، با چالش های فنی مقابله و نوآوری را تقویت می کند.
5. ارتباط و به روز رسانی نقشه راه محصول
گام نهایی این است که به طور منظم نقشه راه محصول خود را به اشتراک بگذارید و به روز کنید. نقشه راه محصول شما یک سند ثابت نیست که یک بار ایجاد کنید و فراموش کنید. این یک سند زنده است که باید آن را با سهامداران خود مانند تیم، مشتریان، مدیران و شرکای خود به اشتراک بگذارید و بررسی کنید. شما باید نقشه راه محصول خود را به طور واضح و پیوسته بیان کنید و ارزش، منطق و وضعیت ویژگی ها و ابتکارات محصول خود را برجسته کنید. همچنین باید نقشه راه محصول خود را به طور مکرر به روز کنید، که منعکس کننده تغییرات، بازخوردها و آموخته هایی است که در طول توسعه محصول شما رخ می دهد. می توانید از ابزارهایی مانند خبرنامه ها، ارائه ها یا دموها برای برقراری ارتباط و به روز رسانی نقشه راه محصول خود استفاده کنید.
همچنین خانم پِری در این خصوص می گوید:
زمانی که قصد تهیه نقشه راه را دارید، برنامه خود را برای 3 نسخه بعدی تصور کنید. بین پایان یک نسخه و شروع نسخه دیگر، پالایش را بر اساس عواملی مانند: ارزش مشتری، تأثیر تجاری، هزینه و استراتژی شروع کنید. یک راه خوب برای انعکاس ایده های خود از دیگران، ملاقات با ذینفعان داخلی مانند گروه های موفقیت مشتری، مهندسان راه حل و مدیران حساب است که به طور مکرر با مشتریان ملاقات می کنند و تجربه عملی در موارد استفاده از مشتری دارند.
همچنین اقای پیر در این خصوص توضیح می دهند:
ارتباط موثر در مدیریت نقشه راه محصول پویا بسیار مهم است. این یک نقشه ثابت نیست، بلکه یک راهنمای زنده است که تکامل می یابد. مناسب سازی ارتباطات برای ذینفعان مختلف بسیار مهم است. مشتریان اغلب دید تونلی دارند و دیدگاه «چه چیزی در آن برای من وجود دارد» دارند، بنابراین مشخص کنید که تغییرات چگونه برای آنها مفید است. تحلیلگران و سرمایه گذاران از چابکی شما در پاسخ به تغییرات بازار قدردانی می کنند. بهروزرسانیهای منظم از طریق خبرنامهها، ارائهها، یا نمایشهای نمایشی، شفافیت و اعتماد را تقویت میکنند، که در پیمایش چشمانداز محصولات در حال تغییر حیاتی هستند.
در ادامه تجربیات بیشتری از دیگرمتخصصان را می خوانیم:
محمد بن حویشیل از عربستان سعودی (با بیش از 6 سال تجربه کاری در این حوزه) توضیح میدهد:
در تجربه من، برای تهیه نقشه راه محصول به عنوان PM، می توانید این مراحل را دنبال کنید:
• دیدگاه و استراتژی محصول خود را درک کنید.
• بازخورد مشتریان را جمع آوری کنید.
•رقابت خود را تجزیه و تحلیل کنید. رقبای شما چه می کنند؟ چه ویژگی ها و عملکردی را ارائه می دهند؟ قوت و ضعف آنها در چیست؟
ویژگی ها و ابتکارات خود را اولویت بندی کنید.
• یک جدول زمانی ایجاد کنید. هنگامی که ویژگی ها و ابتکارات خود را اولویت بندی کردید،
• نقشه راه خود را به تیم و ذینفعان خود در میان بگذارید.
• نقشه راه خود را به طور منظم مرور و به روز کنید.
-در اینجا چند نکته اضافی برای تهیه نقشه راه محصول به عنوان PM آورده شده است:
• نقشه راه خود را متمرکز و استراتژیک نگه دارید.
• واقع بین و دست یافتنی باشید
• انعطاف پذیر و سازگار باشید.
• تعادل اهداف کوتاه مدت و بلند مدت.
در پایان خانم سری توضیح می دهد:
تهیه نقشه راه محصول به عنوان PM یک فرآیند پویا است که به ترکیبی از تفکر استراتژیک، ارتباط موثر و سازگاری نیاز دارد. با تعریف چشمانداز واضح محصول، اولویتبندی ابتکارات، ایجاد یک نقشه راه بصری، برقراری ارتباط با ذینفعان و انعطافپذیر ماندن، مدیران ارشد میتوانند محصولات خود را به سمت موفقیت هدایت کنند. نمونههای واقعی از شرکتهایی مانند تسلا، Airbnb، HubSpot و Spotify کاربرد عملی این اصول را نشان میدهد. تسلط بر هنر توسعه نقشه راه محصول برای ارائه ارزش به مشتریان و دستیابی به اهداف سازمانی کلیدی است.
نویسنده: علی امینی
مقاله های پیشنهادی: