تیم cross-functional چیست؟
تیم cross-functional چیست؟
اصطلاح "تیم های cross-functional" یا فرا وظیفه ای با Agile مرتبط است. یک تیم cross-functional دارای افرادی است که مهارت های مختلفی برای انجام کار دارند. به این معنی که در یک تیم، افرادی وجود داشته باشند که آزمایش، کدگذاری، تجزیه و تحلیل، مستندسازی و سایر کارهایی که برای پیشرفت پروژه نیاز است را انجام دهند و وابستگی ما برای انجام تسک ها به خارج از تیم در کمترین حالت ممکن باشد.
تیمهای اسکرام تیمهایی با عملکرد متقابل و خودسازمانیافته هستند، اما این ویژگی ها به این معنا نیست که تک تک افراد یک تیم همه مهارتها را دارند بلکه یک تیم متقابل را به عنوان تیمی متشکل از افراد با ویژگی ها و دانش حوزه های مختلف هستند که همه نیازمندی تیم را رفع میکنند. به عنوان مثال. اعضای تیم با دانش کافی می توانند با سایر اعضای تیم همکاری کنند تا به موقع اسپرینت را به پایان برسانند.
یک تیم cross-functional غالباً به عنوان یک تیم "Self-contained’" نامیده می شود. تصور تیمهای cross-functional بر خلاف تصور وجود تیمهای جدا از کدنویسها، تحلیلگرها، آزمایشکنندهها، مستند نویسان و غیره است. در تیمهای جدا ، هر یک از این تیمها بر مجموعهای از مهارتها تمرکز میکنند. از آنجایی که اکثر تیم های اسکرام نمی توانند کاملاً عملی باشند، تیم اغلب به متخصصان آن حوزه(Subject Matter Experts) برای کمک نیاز دارد.
چگونه متخصصان در تیم های متقابل کار خود را متعادل می کنند؟
متخصصان در تیمهای چابک پذیرفته میشوند، زیرا بهجای اینکه تنها یک نفر همه کارها را در یک تیم انجام دهد، میتوان بهرهوری زیادی توسط تیمها به دست آورد. اگر هر تیمی متشکل از یک فرد باشد که در یک کار خاص برتر است، آن فرد میتواند همین کار را به روشی پیشرفتهتر انجام دهد. او نیازی به یادگیری وظایف دیگر ندارد. از آنجایی که Agile یک رویکرد افزایشی و تکراری است، متخصصان می توانند برای چنین تیم هایی مشکل ایجاد کنند. گاهی اوقات، آنها حفظ تعادل بین انواع کارهای انجام شده توسط تیم را دشوار می کنند. فرض کنید، یک تیم توسعه دهنده جاوا دارید. چگونه مطمئن میشوید که با حضور این عضو ، تیم شما در واقع مقدار مناسبی از کار را انجام میدهند و نتیجه دقیقی را در یک Sprint به ارمغان میآورند؟ بیایید این را با چند مثال درک کنیم. در نظر بگیرید که یک تیم چهار نفره دارید که هر یک از اعضای تیم در مهارت خاصی (SME) یا متخصص هستند. افراد 1 و 2 برنامه نویس هستند و فقط کدنویسی می دانند. آنها با مربع های نارنجی همراه با نماد کدگذاری در نمودار زیر نشان داده شده اند. افراد 3 و 4 تستر هستند و فقط تست انجام می دهند. آنها در یک مربع آبی با نماد آزمایش نشان داده شده اند.
شکل 1 چهار نفر را نشان می دهد که می توانند 4 کار (به رنگ نارنجی) را در یک Sprint و 4 کار (به رنگ آبی) را در Sprint دیگری به پایان برسانند. آنها نمی توانند بیش از این وظایف را انجام دهند ،اما اگر وظایف آنها در دو آیتم بک لاگ محصول، همانطور که در شکل 2 ارائه شده است، توزیع شود، این تیم آن وظایف را در یک Sprint به پایان میرساند.
در حالیکه هر گونه تقسیم وظایف به طور نامناسب برای این تیم کار را دشوار و با پیچیدگی رو به رو میکند. این نشان می دهد که تیم متخصصان شکل 1 قادر به تکمیل کار در هیچ یک از توزیع ها نیست، همانطور که در شکل 3 نشان داده شده است.
تأثیر گنجاندن اعضای Cross-functional در تیم چیست؟
دو نفر از اعضای تیم تخصصی شکل 1 را در نظر بگیرید که قادر به انجام هر دو کار کدگذاری و تست هستند.شکل 4 تیم Cross-functionalی را نشان می دهد. افراد 1 و 2 متخصص هستند و فقط می توانند یک نوع کار را انجام دهند. اما اکنون، افراد 3 و 4 چند مهارت دارند و هر کدام می توانند کار نارنجی یا آبی را انجام دهند. این تیمCross-functional میتواند کارهای بسیار بیشتری را نسبت به تیم متخصصان شکل 1 انجام دهد.
در این شکل تمام توزیعهای احتمالی وظایفی را نشان میدهد که با اضافه شدن دو عضو Cross-functional به تیم اجرا میتوان دید. تیم هر توزیع کار را (به جز کارهایی که به 0 یا 1 واحد از هر مهارت نیاز دارد) را فقط با جایگزینی چند فرد Cross-functional به پایان می رساند. در این مثال، اگر اولین مورد انتخابی بک لاگ محصول «فقط آبی» باشد، توصیه میشود که تیم کالای مشابه دیگری را انتخاب نکند.
در این شکل نشان داده شده که اگر تیم ها به سمت Cross-functional شدن پیش بروند ، همان تسک در مدت زمان کمتری انجام خواهد شد.
مزایای تیم های Cross-functional :
آزمایش سریع فرضیات :
تیمها میتوانند تمام مراحل توسعه محصول (تجزیه و تحلیل، طراحی، کدگذاری، آزمایش، استقرار) را در یک اسپرینت با کمک همه متخصصان تیم پوشش دهند.
تحویل مکرر محصول:
یک تیم متعادل میتواند مراحل توسعه را پیشبینی کند که شانس تحویل به موقع را افزایش میدهد.
دستیابی به شفافیت:
اسکرام فعالیت هایی را ارائه می دهد که منجر به همکاری و درک مشترک در یک تیم می شود. با توجه به چنین اتفاقاتی، شفافیت حاصل می شود. اجازه دهید از Daily Scrum مثال بزنیم. این رویداد به تیم در پرورش بهره وری بیشتر کمک می کند. اسکرام مستر این رویداد را تا زمانی که تیم بالغ شود تسهیل می کند.
انصاف در میان اعضای تیم:
رویدادهایی مانند برنامه ریزی اسپرینت و رترو به پرورش فرهنگ برابری در بین اعضای تیم کمک می کند. اسکرام مستر همچنین همه را وادار می کند در بحث شرکت کنند و از آنها می خواهد که ورودی های ارزشمند خود را به اشتراک بگذارند و به اعضای تیم گوش دهند.
ترجمه الهه ابراهیمی